بازگشت
رسالت عالمان دینی دربرابر وسوسه های شیطان
اسدالله جعفری اسدالله جعفری

بنام خدا

 

شاید نیازی به گفتن نباشد ، «هرکه بامش بیش برفش بیش»است لذا عالمان دینی چون رسالتش هدایت انسان ها وراه نشان دادن به طالبان حق وحقیقت هستند،وسوسه ی شیطان بیش تر دامنگیر شان است والبته دام های شیطان نیز رنگ برنگ تر ومتنوع تر نیز می باشند وبرای هرعالمی دینی دام مخصوص ونیرنگ ویژه ی بکار می گیرد.

درمتون دینی فرق اسلامی وسرگذشت پارسایان عالَم وشریعت مداران وعالمان رسته در دو نوع قرائت ازاسلام یعنی شیعه وسنی ،داستان های بسیار بلندمعنا وفراخ دامن از رویاروشدن شیطان وعالمان دینی وجود دارند واز آنجای که ذکر این نوع روایات وداستان ها به قول معروف «هدیه شمع به خورشید است»بنابر این  از ذکر نمونه های آن داستان ها خودداری می کنم وحتا از ذکر وشرح داستان «بلعم باعورا»در قرآن نیزدرمی گذرم.

اکنون که فصل رسالت مداری عالمان دینی فرارسیده اند وگروه گروه از این متلبسین به لباس مقدس علم ودین از مراکز علمی به سوی روستا ها وشهر های دیگر برای تبیین وتبلیغ وانجام رسالت روان هستند ومخصوصا که امسال کشورهای همسایه به خاتر انتخابات هزینه این سفر را دوبرابر نموده ودلار بیش تر خرج می کنند تا بتوانند مبلغین بیش تر بفرستند؛عالمان دینی بیش ازبیش هشیارتر باشند وبیش تر مواذب وسوسه های رنگ برنگ شیطان شوند ومبادا که دین شان را خدای ناخواسته فدای دنیای دیگران کنند.

سخن در این که است عالمان دینی باید امسال ریاضت بیش تر بکشند وبیش تر مواذب رفتار وگفتار خود باشند تا مبادا دلار های دوران انتخابات وترفند های خداخواهانه ومظلوم نمایی واسلام خواهی ومصلحت تراشی  بانیان این اعزام ها ودلارمحوروحاتم بخشی های ایمان سوز وشیوه های معاویه گون رهبران احزاب داخلی ورهبران خود خوانده شیعه وهزاره ،دین آنها را به رایگان بستانند واز گلوی خداخوان این عالمان دین سخن بگویند.

عالمان دینی ما به گذشته خود وملت ورفتار های هزار رنگ وسراسر فساد ودروغ وظلم وخونریزی رهبران احزاب داخلی ورهبران شیعه ورفتار های ضد انسانی وخارج از عرف بین الملل همسایه مان داشته باشند ومبا داکه دیگر بار به دام نیرنگ این هزار چهر گان بیفتند وصلاح واقعی مردم وملت را فدای فزون خواهی وریاست طلبی وجناح بندی رهبران احزاب ولیدر های لمیده درباتلاق فساد کنند.

انتخابات امسال افغانستان واقعا یک انتخابات استثنای وسرنوشت ساز است وعالمان دینی ما باید بلوغ فکری ،رسالت دینی ،تقوای ایمانی ،عزت نفس مطمئنه ،میوه ونتیجه نماز های شبانه وسحرخیزی های عاشقانه شان را نشان دهند وبدور از گرایش های حزبی وبدور از چشم طمع به دلار ومقام های خیالی فقط وفقط در کنار ملت ومنافع مردم باشند وآن گونه که رضای خدا ورسول خدا است سخن بگویند وچون خورشید راهنمای مردم باشند.

 آن داستان معروف ملا را بیاد آوریم که به بچه ها گفت: فلان جا آش نذری می دهد.چون بچه هاگروه گروه به آن سمت هجوم آوردند،خود ملا هم به شک افتاد که نکند واقعا آش نذری می دهد لذا آمدن درکنار دیگران به صف ایستاد.

حالا هم ما عالمان دینی که سال ها از خدا وقیامت وحساب وکتاب وعذاب وبهشت وجهنم گفته ایم وگروه گروه از مردمان رابه این ایمان یقین رسانده ایم،لااقل خود ما یک بار به این صف مردم بپیوندیم وخدا وقیامت وعذاب وجهنم را باورداشته باشیم وبا نظر داشت این مسئله سخن بگوییم وموضع گیری کنیم ومردم رادعوت به طرفداری از فلان وبهمان نماینده وکاندید کنیم ونه آن که هرکس دلار بیش تر داد و وعده های آن چنانی ونمی دانم از همسنگری وهمراهی با مزاری سخن گفت و مظلوم بازی در آورد واشک ریخت ،عالمان دینی دلش به رحم آیند ودین شان را دو دستی تقدیم شان کنند.

یار مزاری بودن وهمراه مزاری البته برای ملت هزاره یک اصل اصیل وتغییر ناپذیر است اما یار مزاری بودن به زبان نمی شود وچند روز همراه مزاری قدم زدن کسی راابوذر وسید علی وابراهیمی واخلاصی نمی کنند.یاری مزاری بودن وهمراه مزاری بودن پای بندی به آرمان مقدس وراه عزت مزاری است  وامروز کسی یار وهمراه مزاری است که دارای چنین ویژگی های باشند:

1 – چون پیشوای شهیدان مزاری صادق باشد.

2 – مثل توتم قبیله گل سرخ مزار ،درهنگام خطر درکنار مردم باشد.

3 – چنان که  آن پیغمبر ما پابرهنگان تاریخ، راه حسین ومحمد(ص) را پیمود وبدون در ودربان زیست ودرخانه اش به روی پابرهگان باز بود وهمنشینی باهزاره فقیر وژولیده موی غرب کابل رابرهمنشینی با سنادید قوم تاجیک وپشتون ترجیح می داد،امروز هم هرکسی که واقعا یارمزاری وهمراه مزاری است چون مزاری دربرابر تمامیت خواهان گردن فراز باشد ودربرابر آن هزاره فقیر وژولیده موی افشار داغدار، خاک سار باشد. نه این چون سگ پیشاپیش این کاندید وآن کاندید بدوند وبرایش هورا بکشند وعزت وکرامت ملت بزرگی هبزاره به پای خوکان بریزند.

4 – همان گونه که مزاری بزرگ دارای عزت نفس بود وعدالت را برای همه ی اقوام می خواست وخود برای خود وخانواده اش یک خشت بالای خشت نگذاشت،دارای عزت نفس باشد ومردم هزاره را گروه گروه به این کاندید وآن کاندید نفروشد تا خود برچوکی ماند ودختران سوگلی وفرزندان کودن شان به عیاشی شب گذرانند.

5 – شهید راه حق وآزادی مزاری،امتداد تاریخ است وامروز کسی یار وهمراه مزاری است که بتواند این تاریخ را تداوم بخشد وتداوم تاریخ هزاره عبارت است ازخدای گونه زیستن وخدای گونه اندیشیدن وخدای گونه جاودان ماندن.

چنان که مزاری خدای گونه زیست یعنی پاک زیست.

خدای گونه می اندیشید یعنی همه ی انسان ها دارای کرامت ذاتی وازحقوق مساوی برخوردار.

خدای گونه جاودان ماند یعنی رفتار وگفتارش یکی بود وچنین بود که خدا به او مقام شهادت را بخشید تا او جاودانه شاهد تاریخ اولاد آدم باشد تا حق باشد وحق خواهی، مزاری شاهد صادق این تداوم تاریخ است.

اجازه دهید که درپایان خاطره ی از شهید مزاری را اززبان سردار اهل قلم ویار همسنگر شهید مزاری برادر عزیز ودوست گرامی ام محمد علی برهانی عالم پارسای شهرستان نقل کنم:

    زمانی که ما در کتابخانه رسالت بودیم ،کتابخانه رسالت پایگاه تدارکات نظامی سازمان نصر بود وسازمان نصر لباس های نظامی وخوراکه باب خود را ابتدا در این کتابخانه جمع می کرد واز همین کتابخانه به افغانستان اعزام می نمود.

استاد شهید خودش چند بار محموله های از روغن وخرما ولباس آورد ودر این کتابخانه گذاشت والبته عادت استاد شهید این بود که وقتی کامیون های حامل مواد غذای ویا دیگر اقلام ضروری جبهه را در کتابخانه می آورد عادت نداشت که کار گر بگیرد وکارگر ها بار کامیون ها را پیاده کنند بلکه خود استاد شهید شخصا بار ها را پیاده نموده جابجا می کرد ووقتی این وضع را می دیدیم از اتاق مطالعه خود بیرون می آمدیم وبا استاد شهید بارها را پایین می کردیم.

خوب یادم است که یک دفعه استاد شهید یک کامیون بار را به کتابخانه رسالت آورد وبه من گفت:

«برهانی آتی شی بیه که ای  بارها ره پایین کنی»

 من به نزدیک رهبرشهید رفتم وگفتم:

«استاد این بار ها چه است»

رهبر شهید فرمود:«آتی مه، وسایل فرهنگی»

من با رهبرشهید بار ها را پایین کردم وسریکی از بوجی ها باز شد وچند دفترچه مشق بچه های مدرسه افتاد ووقتی گرفتم وباز کردم دیدم که دفتر چه های مشق بچه ها را ازسر کوره ها وگاو داری ها جمع کرده وآورده است.

به رهبر شهید گفتم :

استاد مگر بیکاری که این دفتر چه های نوشته شده را جمع می کنید ؟مگر این ها به چه دردی می خورد جزء برای نمکی؟

استاد شهید فرمود:

آتیمه شوی درایران خوردید وخوکدید واز هیچ جا خبر ندارید.در افغانستان با اینه می یک دفترچه باطله ده بچه هزاره درس می خواند ومشق نوشته می کنند.چون بچه های دانش آموز درایران مشق هایش را یک خط درمیان می نویسند ،در روستاهای افغانستان از روی همین دفترچه ها بچه ها مشق می نوسیند ودرس می خوانند.آری آتشی.

براستی مزاری از کمترین امکانات برای تعالی فرزندان هزاره استفاده می کرد وکار فرهنگی در رأس کارهای پیشوای شهید بود.

امروز هررهبری وفردی که عملا مثل مزاری باشد ملت هزاره ازجان ودل دوستش دارد ولو اینکه مثل مزاری چپن نپوشد وبجای چپن نیکتای ببندند ومثل مزاری لونگی نبندند وسربرهنه باشد.اما مهم عمل شخص است.


July 21st, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بازگشت
گزیده مقالات